گروه جهاد و مقاومت مشرق- کتاب «دولت يهود» از جمله منابع پايه و اصلي انديشه سياسي صهيونيسم مي باشد. اين کتاب که بيش از يک قرن از نگارش آن مي گذرد ، اساسنامه تشکيل دولت صهيونيستي به شمار مي رود که رژيم اشغالگر قدس بر اساس آموزه هاي آن تاسيس گرديده. اين کتاب تا کنون در ايران ترجمه نشده است و نخستين بار است که پايگاه خبري و تحليلي مشرق ، اقدام به برگردان فارسي آن مي نمايد.
اميد است که اين نخستين گام در جهت تعميق هر چه بيشتر دشمن شناسي در ميان جوانان و باورمندان به آرمان فلسطين بوده و مورد قبول قرار گيرد. بخش ششم از نوشته هرتسل تقديم علاقمندان مي گردد:
*بازرگاني
کار منتقل شده به اين ميهن، تجارت را مي آفريند. بازارهاي اوليه نيز ضروريات زندگي مانند گاو، حبوبات، لباس و ابزار کار و تسليحات را فراهم خواهد کرد. البته اين ها به عنوان نمونه ذکر شدند. در آغاز راه ما وظيفه خواهيم داشت از کشورهاي مجاور يا از اروپا اين ها را وارد کنيم. اما در سريع ترين زمان ممکن مستقل خواهيم شد. يهوديان داراي پروژه هاي بزرگ نيز به سرعت خواهند فهميد که در اين ميهن جديد آينده دارند.
ارتش اين شرکت يهودي، به تدريج کارمنداني را به کار خواهد گرفت که آنان رفته رفته نيازهاي مردم براي رفاه هرچه بيشتر را فراهم خواهند کرد. (اين کارمندان شامل افسران ارتش دفاعي ما خواهد بود که هميشه يک دهم مردان آبادگران[يهوديان مهاجري که به آباداني سرزمين جديد مي پردازند] در آن عضو خواهند بود. اين ميزان براي سرکوب شورش ها کافي خواهد بود. زيرا بيشتر آبادگران ما افراد صلح طلب خواهند بود.)
نيازهاي رفاهي ارائه شده از سوي کارمنداني که در مراکز بزرگ مشغول هستند، بازار بهتري را فراهم خواهد کرد که مي تواند روند بهبودي را همچنان ادامه دهد. هنگامي که مسکن يک فرد متأهل در «آنجا» ساخته شود، او همسر و فرزندانش را نيز به همراه خود خواهد آورد. يا مرد مجرّد پدر و مادر و خويشان خويش را به «آنجا» خواهد برد. يهودياني که به ايالات متحده مهاجرت کرده اند، هميشه اين کار را انجام مي دهند. به محض اينکه براي يکي از آنان يک لقمه نان شب فراهم مي شود و سرپناهي پيدا مي کند، خانواده خود را به ايالات متحده مي کشاند. زيرا روابط خانوادگي در ميان ما بسيار قوي است. همچنانکه انجمن يهوديان و شرکت يهودي نيز تلاش هاي خود را براي توجه و عنايت به خانواده و تقويت هرچه بيشتر آن دو چندان خواهند کرد. اين تلاش ها نه فقط در بعد تربيتي و ادبي، بلکه در زمين مادي خانواده ها نيز خواهد بود. کارمندان براي ازدواج و نيز فرزند دار شدن هديه خواهند گرفت. زيرا ما به هرکه در «آنجا» هست و آيندگاني که در «آنجا» باشند، نياز داريم.
*مسکن غير کارگري
در گذشته مسکن کارگراني را توصيف کرديم که خودشان آنها را خواهند ساخت. در اينجا به مسکن غير کارگران مي پردازيم و اشاره اي گذرا به اين مسکن ها نيز داريم. مهندسان شرکت براي طبقه هاي فقيرتر –جه آناني که مزدشان با پول داده مي شود و چه آناني که کالا دريافت مي کنند- نيز خانه خواهند ساخت. اين معماران نزديک يکصد نوع خانه مي سازند. طراحي خانه هاي جديد نيز ادامه خواهد يافت. اين شکل هاي بديع خانه سازي بخشي از تبليغات ما خواهد بود[تا يهوديان را به «آنجا» بکشانيم.] شرکت يهودي ايمني سازه ها را تضمين خواهد کرد و در واقع در فروش خانه ها به شهرک نشينيان با قيمت هاي مشخص شده، سود نخواهد برد. اما سوال اين است که اين خانه ها کجا برپا خواهند شد؟ اين مطلب را در بخش مربوط به موضوع «مجموعه هاي محلي» توضيح خواهيم داد.
از آنجا که اين شرکت به دنبال سودآوري و درآمد زايي از راه ساخت و ساز نيست، به همان سود حاصل از اراضي بسنده مي کند. اين شرکت به دنبال اين است تا شمار هرچه بيشتري از معماران از راه انعقاد قراردادهاي خصوصي، وارد عرصه کار شوند. اين سيستم مي تواند ارزش املاک را افزايش دهد و رفاه و آسايشي را فراهم آورد که همين رفاه در خدمت برخي اهداف قرار گيرند. زيرا رفاه، هنر و صنعت را تشويق مي کند، بستر لازم براي تقسيم ملک هاي بزرگ را در آينده فراهم مي سازد. زيرا ثروتمندان يهودي که اکنون مجبورند کالاهاي گران قيمت خود را پنهان کنند، و جشن ها و ميهماني هاي خود را در پنهاني برگزار کنند، در «آنجا» خواهند توانست در امنيت و آسايش از دارايي هاي خويش لذت و بهره ببرند. وقتي اين پولداران به اجراي طرح مهاجرت کمک کنند، سرمايه ها در «آنجا» فعاليت خود را دوباره از سر خواهند گرفت و به اجراي پروژه هاي بي نظير کمک خواهد کرد.
اگر سرمايه داران يهود بخواهند کاخ هاي خود را در شهرک هاي جديد، بازسازي کنند، -همان کاخ هايي که در اروپا به چشم حسرت به آنان نگريسته مي شود- به سرعت زندگي در «آنجا» به زندگي در خانه هاي امروزي مجلل و با شکوه تبديل خواهد شد.
*برخي انواع انحلال[انتقال اموال غير منقول به محل مهاجرت]
شرکت يهودي مسئول مديريت کالاهاي غير قابل انتقال يهوديان است. شيوه ها و اقدامات اتخاذ شده از سوي اين شرکت براي خانه ها و اراضي به راحتي قابل تصور و تخيل است. اما در رابطه با انتقال فعاليت هاي تجاري چه شيوه اي را دنبال خواهد کرد؟ اقدامات عملي بيشماري در اين رابطه هست که اين نوشتار کوتاه، مجال پرداختن به آنها نيست. اما هيچيک از آن ها چندان دشوار نيستند. در هر صورت، اگر صاحب يک کارخانه تصميم بگيرد مهاجرت کند، تنها کاري که مي تواند بکند اين است که بر سر درست ترين شکل انحلال[کارخانه خود] با کارمندان شرکت در منطقه خودش توافق کند.
ساماندهي اين کار براي صاحبان مشاغل سبک ، به آسان ترين شيوه ممکن است. زيرا فعاليت شخصي در حرفه آنان اهميت بيشتري دارد و کالا و ساماندهي در درجه بعدي اهميت قرار دارد. در اين موارد، شرکت يهودي زمينه مشخصي براي فعاليت شخصي مهاجر فراهم خواهد کرد و به جاي کالاهايش قطعه اي از زمين و مجموعه اي از ماشين آلات به او خواهد داد. از ويژگي هاي يهوديان اين است که به آساني قابل توجهي با هر شکل کسب و کار و زندگي سازگاري پيدا مي کنند. به همين دليل آنان سريع فرا مي گيرند که صنعت جديدي را آغاز کنند. به اين شيوه، چند بازرگانان خُرد به ملاّک خرد تبديل مي شوند. در واقع شرکت يهودي با دريافت کردن دارايي هاي غير قابل نقل از فقيرترين مهاجران، خود را در معرض زيان قرار مي دهد. [دليل تحمل خسارت نيز اين است که]اين کار موجب زراعت آزاد در مناطق پهناوري مي شود و در نتيجه اين کار مي تواند ارزش مناطق هم جوار را افزايش دهد.
در رابطه با صاحبان مشاغل نيمه سنگين که کالا و تشکيلات با فعاليت و توان شخصي مدير برابر و شايد بالاتر است، براي انحلال آن، شيوه هاي مختلفي قابل تصور است.
در اينجاست که براي شهروندان مسيحي فرصت مهاجرت داخلي پيش مي آيد و آنان مي توانند به مناطقي بروند که يهوديان آنجا را تخليه کرده اند. اما يهودي کوچ کننده، تجربيات و اندوخته هايش را از دست نخواهد داد، بلکه با خود خواهد برد و در ميهن جديد از آن بهره خواهد برد تا بتواند خود را دوباره بسازد.
شرکت يهودي براي او در بانک يک حساب جاري ايجاد خواهد کرد. همچنانکه مي تواند امتياز کار خود را بفروشد يا اينکه تحت نظارت کارمندان شرکت، کار را به مديران واگذار کند. ممکن است مديران اين حرفه او را اجاره کنند و يا اينکه به صورت اقساطي آنرا خريداري کنند. اما شرکت يهودي با بهره گيري از وکلا و کارمندان شرکت و به عنوان وکيل موقت مهاجران، اشراف و نظارت بر امور مهاجران و نيز مديريت آنها و اهتمام نسبت به همه حقوق مالي آنها را دنبال خواهد کرد.
اگر يک يهودي نتواند کار و ابزار کاري خود را بفروشد و تمايل به وکيل گرفتن براي اين اموال خود نداشته باشد و نيز نخواهد اداره اين اموال را به ديگري بدهد، پس بايد او همانجا بماند و مهاجرت نکند. يهودياني که باقي بمانند، وضعيت بدتري نخواهند داشت. زيرا آنان از رقابت کساني که مهاجرت مي کنند، خلاص شده اند. آنان ديگر فريادهاي يهود ستيزي را نخواهند شنيد که «از يهوديان خريد نکنيد!». اگر صاحب حرفه پس از مهاجرت نيز تمايل به ادامه فعاليت در حرفه پيشين خويش داشته باشد، او مي تواند از آغاز چنين هدفي را دنبال و اجرا کند. مثال زير ايده من را روشن تر بيان مي کند:
به عنوان مثال:
شرکت «x» يک شرکت بزرگ بافندگي است. رئيس اين شرکت در صدد مهاجرت است. او در مقر اقامت خود در آينده، شعبه اي از شرکت کنوني خود را ايجاد مي کند و نمونه کالاهاي خود را به آنجا مي فرستند. فقيران، اولين شهرک نشينان و در واقع اولين مشتريان او خواهند بود. پس از آن، مهاجراني از طبقه هاي اجتماعي بالاتر که به دنبال کالاهاي با کيفيت تر و بهتر هستند، به سراغ کالاهاي او خواهند آمد.در اين هنگام است که شرکت «x » کالاهاي جديدتري را به «آنجا» خواهد فرستاد... اين روند ادامه پيدا مي کند تا اينکه زماني برسد که جديد ترين کالاهاي شرکت خود را به اين نقطه بفرستد. شعبه اين شرکت سودهايي را به دست خواهد آورد و در نتيجه صاحب اين شرکت، شرکت اصلي را خواهد فروخت يا اينکه يک مسيحي را به عنوان نماينده و وکيل خود در شرکت خواهد گماشت تا مديريت آن را به عهده گيرد. خودش نيز براي به دست گرفتن امور مربوط به شرکت جديد، مهاجرت خواهد کرد.
مثال ديگر:
«سين و پسرش» تاجران بزرگ زغال سنگ هستند. آنان صاحبان معادن و نيز کارخانه هايي هستند. چگونه مي توانند با اين دارايي هاي بزرگ و پيچيده ،ا به سرزمين جديد منتقل شوند؟
معادن و تشکيلات مربوط به آن را حکومت آن کشور خريداري مي کند. ممکن است شرکت يهودي آن را تحويل بگيرد و در ازاي بخشي از مبلغ آن، زمين [در ميهن جديد] و بخش ديگر آن را مال و پول نقد بدهد. شيوه سومي نيز هست و آن تبديل شرکت «سين و پسرش» به يک شرکت محدود مي باشد. چهارمين شيوه، ادامه کار در اين شرکت با اشراف مالکان اصلي است که مي توانند در زمان هاي بعد به عنوان افراد خارجي به اين کشورها برگردند و به دارايي هاي خود سرکشي کنند. اين امکان در کشورهاي متمدن براي هر فرد خارجي و غير بومي فراهم شده تا بر اساس قوانين بتوانند وارد اين کشورها بشوند. همه اين پيشنهادات، هر روز اجرا مي شوند. شيوه پنجم، بسيار بهتر است و چه بسا سودآوري آن نيز بيشتر باشد. از آنجا که موارد موجود آن کم هستند، يادآور مي شود که اين شيوه به ميزان پذيرش وجدان انسان هاي جديد بستگي دارد. زيرا بر اساس اين شيوه، «سين و پسرش» کارخانه و معادن خود را به هيئتي متشکل از نمايندگان کارگران و کارمندان خود مي فروشند. آنان نيز مي توانند يک تعاوني با مسئوليت محدود تأسيس کنند. آنان شايد بتوانند پول شرکت را از راه کمک وزارت دارايي تأمين کنند. به اين ترتيب، کارمندان شرکت، به صورت اقساط، قرض خود را بپردازند. ممکن است دولت، شرکت يهودي و يا حتي خود شرکت «سين و پسرش» بستانکار باشد.
شرکت يهودي، آمادگي دارد انتقال حرفه هاي سبک و سنگين [به ميهن جديد] را ساماندهي کند. زماني که يهوديان به آرامي مهاجرت خود را انجام مي دهند و خانه هاي جديد خود را بنا مي کنند، شرکت يهودي نيز نقش سازمان بزرگ ساماندهي کوچ را ايفاد مي کند و مسئوليت دارايي هاي يهوديان در کشورهاي قبلي را به عهده مي گيرد. همچنين برخورد درست با دارايي هاي حقيقي شرکت و دارايي هاي به وديعه گذاشته شده نزد شرکت را تضمين مي کند و براي يهوديان استقرار يافته در ميهن جديد، اطمينان خاطر هميشگي ايجاد مي کند.
*تضمين شرکت يهودي
شرکت يهودي تضمين هايي را مي دهد تا مهاجرت از کشور کنوني [به «آنجا»] موجب فقر يهوديان نشود يا بحران هاي اقتصادي را برايشان به ارمغان نياورد؟ پيش از اين يادآور شدم که يهود ستيزان مخلص، در عين حفظ استقلال خويش، براي مديريت و ساماندهي به انتقال دارايي ها، با کارمندان شرکت يهودي همکاري خواهند کرد. اما ممکن است حکومت به دليل کوچ کردن شمار قابل توجهي از ماليات پردازان –که فقط افراد اندکي آنان را شهروند اين حکومت مي دانند اما در برآورد درآمدهاي حکومت، توجه دوچنداني به آنان مي شود و روي آنان حساب زيادي باز مي شود-، دچار زيان شود.
به همين دليل، بايد حکومت به دنبال جبران اين زيان خويش باشد. ما اين کار را به طور غير مستقيم براي دولت و حکومت انجام خواهيم داد. چون [با مهاجرت]، ما به کمک ابزارهاي بي نظير يهوديان و فعاليت صنعتي آنان، پروژه هاي زيادي را در اين کشور از خود به جاي گذاشته ايم و همچنين برادران مسيحي خويش را که شهروند اين کشور هستند، به مراکز تخليه شده خويش منتقل کرده ايم و به اين ترتيب ما توانسته ايم به شيوه اي مسالمت آميز و بي نظير، شمار فراواني از مردم را به سطوح بالاتر شکوفايي برسانيم.
انقلاب فرانسه تا اندازه اي توانست، نتايج مشابهي را –در گستره بسيار کوچکتر-محقق سازد. اما اين نتايج از ايجاد حمام هاي خون و با گيوتين در نقاط مختلف فرانسه و ميدان هاي جنگ اروپا به دست آمد. علاوه بر اين، در اين انقلاب، حقوق موروثي و اکتسابي مردم از بين رفت و فقط افراد تيزبيني که اموال دولت را خريداري کردند، به ثروت فراوان رسيدند. اما شرکت يهودي به دولت ها –يي که زمينه فعاليت اقتصادي يهوديان در آن ها بوده- سودهاي مستقيم و غير مستقيم خواهد رساند. به عنوان اولين بهره و کم به دولت هاي يادشده، دارايي هاي رهاشده و متروک يهوديان داده خواهد شد. براي خريداران نيز بهترين شرايط فراهم خواهد آمد. دولت هاي يادشده، خواهند توانست به طور دوستانه و از روي مهرورزي، اراضي را تخصيص بزنند و اصلاحات اجتماعي مشخصي را به اجرا بگذارند. اين شرکت يهودي، براي هدايت مهاجرت داخلي شهروندان مسيحي [به نقاط تخليه شده از يهوديان]، به دولت ها و پارلمان ها از دادن هيچ گونه کمکي دريغ نخواهد کرد.
شرکت يهودي، همچنين عوارض گمرکي سنگيني را خواهد پرداخت. مرکز اصلي آن نيز در لندن خواهد بود تا بتواند در کَنف حمايت قانوني قدرتي باشد که در حال حاضر دشمن يهودي ها نيست. اما اگر مقامات و نهادهاي رسمي و شبه رسمي ديگر نيز از شرکت يهودي حمايت کنند، ما در هر نقطه ديگري نيز پايگاه گسترده اي از درآمدهاي مالياتي و گمرکي را برايشان فراهم خواهيم کرد. به همين منظور، دفترهاي فرعي وابسته به شرکت براي ماليات راه اندازي خواهيم کرد. حتي ما براي کالاهايي که [به سرزمين جديد] منتقل خواهيم کرد، به دليل حمل و نقل دوسويه ، دوبار عوارض گمرکي خواهيم پرداخت. در اقداماتي که شرکت يهودي فقط نماينده و وکيل براي اراضي و املاک قرار مي دهد، اين نمايندگي به طور موقت به عنوان مشتري ظاهر خواهد شد و پس از آن به عنوان مالک موقت خواهد بود.
اين ها اموري هستند که طبيعتاً مي توانيم از اکنون مدّ نظر قرار دهيم و روي آن ها برنامه ريزي کنيم. در هر نقطه اي بايد ابتدا تدبير و تصميم گيري درستي کنيم تا شرکت يهودي بدون ريسک و وجود خطر ناکامي به آنجا گام بگذارد.
شرکت يهودي در نقاط مختلف با وزراي دارايي بر سر مسائل مورد نظر وارد رايزني خواهد شد. اين وزيران نيز روح مهرورزي و دوستي پروژه(طرح) ما را درمي يابند. در نتيجه براي تحقق موفقيت آميز اين پروژه همه تسهيلات ممکن را در اختيار خواهند گذاشت.
علاوه بر اين، با حمل و نقل مسافران و کالاها، منافع ديگري نيز به طور مستقيم عايد دولت ها خواهد شد. در جاهايي که خطوط ريلي در اختيار دولت قرار دارد، اثر مستقيم آن براي آن دولت نمايان خواهد شد. اما اگر اين خطوط متعلق به بخش خصوصي باشد، شرکت يهودي –همچون هر طرف جابجا کننده بزرگ کالا -با شرايط بهتر حمل ونقل روبرو خواهد بود. مزد حمل و نقل و بارگيري بايد به اندازه ممکن براي ملت ما، ارزان باشد. زيرا هر مسافر مجبور است خودش هزينه هاي سفرش را بپردازد. مردم طبقه مياني(طبقه وسط) با گذرنامه شرکت «کوک» مسافرت خواهند کرد و طبقه فقير نيز با قطار مهاجران اين سفر را انجام خواهند داد. چه بسا که شرکت يهودي بتواند براي کالاها يا خود مسافران تخفيف هاي قابل توجهي بگيرد. اما شرکت يهودي بايد –همچون هر امر ديگري- به مباني خود پايبند باشد و تلاش نکند با مبالغ بالاتر از درآمد و سرمايه خود به واردات مبادرت کند.
در بسياري از نقاط، يهوديان، وسائل حمل و نقل را در اختيار دارند. امور حمل و نقل اولين نياز شرکت و اولين چيزي است که بايد براي انحلال آن و[ انتقال کالا و خدمات و شخصيت هاي اين صنعت به «آنجا»] مبادرت کند. مالکان اصلي نيز بايد در خدمت رساني شرکت مشارکت داشته باشند يا اينکه خودشان در«آنجا» به طور مستقل ترانزيت و حمل و نقل را تأسيس کنند.
بي ترديد، کساني که تازه وارد [آنجا] مي شوند، به کمک و ياري آن ها نياز خواهند داشت. زيرا حرفه آنان سودآور است. چه بسا که آنان براي درآوردن يک لقمه نان اين حرفه را ادامه دهند. شماري از اين شخصيت هاي پيشگام کوچ خواهند کرد. لازم نيست ما در اينجا همه جزئيات کارهاي اين جريان بزرگ را توصيف و تشريح کنيم. بلکه بايد اين امور از طرح اصلي استنباط و استخراج شوند. شايسته است اين کار از سوي شمار فراواني از افراد توانا که در طراحي يک نظام و سيستم بهتر چيره دست هستند، صورت گيرد.
ادامه دارد...